روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

بانک هاوموسسات و شرکت های خوبی نداریم.این سخن اکثراقتصاددان ها بود.

سودسپرده18 درصد بود.بورس رشدمنفی داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۰۸:۳۸
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

روز جمهوری اسلامی ضدترورمبارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۵۳
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

به گفته متهمان موسسات اعتباری درهمه موسسات اعتباری رخ میدهد88میلیاردتومان وام بدون ضامن میدهند.این پول برگشت ندارد.

300میلیاردتومان گم میشوداین پول در قالب مهریه یاهدیه به همسرشان میرسد.

بانفوداستاندارکه پدرهمسرشان هست زمین خواری وجنگل خواری میکنند.

سماوراختلاس هیچوقت خاموش نمیشود.

ساده همه چیزبعداز152صفحه که متهم صفحه152را فقط قبول داردبه31سال حبس محکوم میشود.فسادانگاردرقوه قضائیه هم وجودداردبه جای اعدام و قبل ازاعدام پیونداعضای مفسداقتصادی پول زیادی اختلاس میشدوبه دلیل وسعت پرونده با چشم پوشی همه چیززیرسبیلی ردمیشودفقط31سال حبس برای متهمین پرونده های پولشویی آب میخورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۰۶
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

هروقت سودسپرده کاهش پیدامیکردمبلغ رهن و اجاره خانه افزایش پیدامینمود،نوبت بعدی خارج شدن نقدینگی از بانک ها سمت احتکارطلاوارزبود.سپس افزایش آمارتورم اعلامی و زندانیان مهریه بود.

این تنهابخشی ازرخدادهای پردرددرایران اسلامی بود.

بودجه درست اداره نمیشدبیشترش سمت فوتبال میرفت.کشوردرگیرتحریم در دولت اعتدال درسال1400با مشکل مواجه بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۰۳
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

حامد همیشه موقعیت شناس بود بین ترکیه و ایران قاچاق مینمود.قاچاق لباس از ترکیه سمت ایران کارخانجات نساجی ایران پیراهن دوز های ایرانی را جان به لب مینمود.

رئیس قوه قضائیه خواستارازبین بردن قاچاق بود ولی همیشه قاچاق رخ مینمود.این سیستم حامدقاچاقچی بودبنزین ارزان رادرترکیه گران میفروخت و پیراهن ارزان ولباس ارزان رادرایران گران میفروخت.

پول حاصله رادرایران و ترکیه مسکن میخریدوپاساژلباس میزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۱۰
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

درخشش امیددرچشمان سارادیگرنبود.به این فکرمیکردکه عقده خودرادریک سایت پیاده کند.

وقتی این اقدام راباورودبه یک کافی نت انجام داد.فکرش راهم نمیکردکه کلیساازاوشکوه کند.

پدرپیتراین راتوهین به کتاب مقدس نشان داده بود.اودریتیم ها فقط سارارامیشناخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۱۲
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

پدرپیترفقط باجاروزیرصندلی راحتی خودراتمیزمیکردومیگفت بازم همه فهمیدن چقدر پول تو بانک دارم دیگه پول تو بانک نمیگذارم.اوکشیش بود وبه دردهای مخفی ملتی که به کلیسامیآمدندگوش مینمود.

سارا هم جزئی ازدردهایش رابه پدرپیترگفته بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۵۹
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

قصد داشت وسیله ای بسازدکه با آن درزمان سفرکندوبارقیب عشقی خود دست وپنجه،بیاندازد.

صدای قلبش بود که این سخن رامیگفت کاشکی مگه من چی کم داشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۵۲
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

او عاشق سفردرزمان بود.دلش میخواست روزی برسد که بداند کجای دنیای عشق ایستاده حال خودراغرق درسودای آرتورگذاشته بود.زمانیکه همه عشق خودرابه همراه کادوباخواستگاری ساده گذاشت دیگردیربود.باخودگفت کاشکی زودترمیفهمیدم همه دنیایی که درآن هستم سراب وچانه زنی  هست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۴۷
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

لطیف ترین روح و جسم را داشت.آرزویش  بودباآرتورازدواج کند ولی آرتوربه او محل نمی گذاشت.

راه رفتنش شلختهواربودامابسیارتلاش میکردکه درست راه برود.

اودریتیم خانه الیزابت سوان نگهداری میشد.هرکه نمیتوانست خرج بچه رابکشداورابه یتیم خانه میداد.اونمیدانست با چه افرادی درهمه فصول سال وروزهاوساعتهای سالهای زندگی خودآشنامیگردد.اوتنهاپانزده سال سن داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۱۲
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad