زن مرده قسمت چهارم
شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۵۹ ب.ظ
پدرپیترفقط باجاروزیرصندلی راحتی خودراتمیزمیکردومیگفت بازم همه فهمیدن چقدر پول تو بانک دارم دیگه پول تو بانک نمیگذارم.اوکشیش بود وبه دردهای مخفی ملتی که به کلیسامیآمدندگوش مینمود.
سارا هم جزئی ازدردهایش رابه پدرپیترگفته بود.
۰۰/۰۱/۰۷