روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

زن مرده قسمت اول

شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۱۲ ق.ظ

لطیف ترین روح و جسم را داشت.آرزویش  بودباآرتورازدواج کند ولی آرتوربه او محل نمی گذاشت.

راه رفتنش شلختهواربودامابسیارتلاش میکردکه درست راه برود.

اودریتیم خانه الیزابت سوان نگهداری میشد.هرکه نمیتوانست خرج بچه رابکشداورابه یتیم خانه میداد.اونمیدانست با چه افرادی درهمه فصول سال وروزهاوساعتهای سالهای زندگی خودآشنامیگردد.اوتنهاپانزده سال سن داشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۰۷
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی