روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

قدرت خریدفصل1قسمت1

دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۵۷ ق.ظ

کمد لباس فقط مکان احتکارداروهای گیاهی و شکلات و چیپس وفندوق وپسته و.....بود.تمام حرف حامد بن عبدالعزیز بود.مثل  مورچه آینده نگری باید کرد.او  بدبیاری داشت.

جایزه خیلی افراد خانواده به واسطه اعتمادبه دولت نبود.کادوی تولدش پیش از آمدن موعدروزتولدداده میشد.او میدانست در تیرماه تا اسفندماه قدرت خریدش کم هست.رسم داشت امیدوارانه رانت امورفرهنگی راکیلوکیلوبه جیب بزند.

  خمس نداد.رانت خروارهاست.حرف والدینش بود که برنامه زمزم احکام گوش می دادند.او هم میگفت شانتاژهای رادیوراقبول نکنین.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۳۰
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی