روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

حمیدبامخالفت پدرش برسرازدواج بانورامشکل داشت،مشکل اول اولین بود،که پدرش ازمادرنورادل آذرده بودوقبل ازازدواج به اوعلاقه داشت،مرضیه مادرنورابود،

اوجراح قلب بود.اماقلب محسن رادرک نمیکردوباحامدجراح اعصاب ازدواج کرد.محسن هم بازهراازدواج کردوفرزندارشدش که پسربودحمیدشد.

محسن ومرضیه ازیک پدربزرگ بودندوبرای ازدواج نکردن حمیدنداشتن مدرک تحصیلی،بهانه معلول شدن ازدواج فامیلی به گفته کارشناسان ژنتیک،درحوزه اعصاب وروان،کاهش قدرت خریدورفتن به دهک۱۰توسط دولت۱۳که اصلاح قدرت خریدبرای گوش وزیرانش ناآشنابود،می‌آورد.

حمیدمداوم امامزاده میرفت ودرخواست تعجیل ظهورحضرت مهدی راداشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۲/۰۹
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی