روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

خشت اول ازدواج قسمت اول

يكشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۱، ۰۵:۴۴ ب.ظ

فایزه زیاددرفضای مجازی میگشت وبعدازازدواج حامدجلوی خودتخم مرغ ومرغ و...ازلحاظ پزشکی آب پزوبی نمک وادویه میل مینمود.

حامدازغذایی که همسرش فایزه جلویش میگذاشت نفرت داشت.هوس کرده بودبه سراغ صیغه موقت برودواززن عقددایم خوددل زده شده بود.

همسری که کاملاباحجاب میپنداشت وغیره حالاغیرقابل تحمل بود.

هرروزصبح به دندان خوددرآینه نگاه مینمودکه چنددرصدشکسته هستندبعلت برنج نیم پخته وفسنجان بی نمک.

قصدداشت به کره جنوبی برودبه اسم سفرکاری وهرچه میتواندبه فایزه خیانت کند.غذای موردعلاقه اوپاستاجین سینگ بود.فایزه اگرمتوجه میشدجهت ادامه زندگی وندادن مهریه میگفت ازاین افرادی بوده اندکه جراحی زیبایی کرده اند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۲۱
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی