روایت شب

روایت ماجراجویی

روایت شب

روایت ماجراجویی

ماجراهای مختلف دراین وبلاگ بیان میشود.

دخترجن زده فصل دوم قسمت دوم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۴:۳۲ ب.ظ

پس ازاینکه دسیسه کبری گرفت،نوبت به خودش رسیده بود،خبر اشک های سفیدمجیدوفائزه به گوشش رسیده بود.

به نیویورک مهاجرت نمود.نیویورک مانندشهرمردگان بود.عده زیادی بعلت کرونای آفریقایی راهی بیمارستان میشدندانواع واکسن هاتزریق، میشدنداماجوابی حاصل نمی شد.یک سوئیت کرایه کرد وبه خواب رفت،درخواب روح سارارادیدکه ازاو کمک میطلبد،خواسته سارا این بود که نزدمجیدوفائزه برودوازآنهاعیادت کند.

وقتی بیدارشدتصمیم گرفت باآن هاتماس تصویری بایک نرم افزارنصب شده روی موبایل داشته باشد.

وقتی تصویرآنان رادیدشوکه شد.چون آنان شادبودندانگارکل مشکل آنها رفع شده باشند.علت رابطه شاید این باشدکه جن خانه آنان راترک نموده باشد.لباس شادمناسب عیدنوروزباطرح سبزه داشتند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۲/۱۶
Seyed Mohsen Ahmadi Falah Nejad

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی